تو رختكن استخر بودم همه خانوما نیگام میكردن كلی جو گیر كه حتمن خیلی خوشكلم دارن اینجوری هاج و واج نیگام میكنن
زیر دوش درصد نیگاها بیشتر شد بازم كلی خر كیف..
احساس كردم چشام تار میبینه
تو دلم گفتم كثافتا اینقد نیگا كردن چشمم زدن ولی همشون مثه جن زده ها نیگام میكردن و بهمدیگه نشونم میدادن
تو سونا حس كردم دیگه چشام نمی بینه گفتم حتمن دارم می میرم خیلی چششون بد بود لامصبا...
همینكه خواستم چشامو بمالونم دیدم عینك آفتابی اندازه تایر ماشین رو از تو چشام در نیاوردم
از خجالت گریه م گرفت!!!!!!!!!!
نظرات شما عزیزان:
خوبی؟؟
خیلی قشنگ بود
دمت گرم!!